امشب ، شب ناله در فراق پدری مهربان است
 
که غیر از چاه و نخل و ماه، کسی گریه‏اش را ندیده بود
 
پدری دل‏سوز که با آه همه کودکان یتیم شریک بود
 
و غصه‏های همه را بر جان خود هموار می‏کرد
 
ولی کسی از غربت او و دردهای دلش
 
با خاری در چشم و استخوانی در گلو ، خبر نداشت . . .